اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
مارینا، دانشآموزی ممتاز، در کنار پدرش، یک قاتل حرفهای، و مادرش که معلول است، زندگی میکند. هنگامی که پدر مارینا در حین انجام مأموریتی کشته میشود، زندگی او دگرگون میشود. او ناچار میشود که مسؤولیت ادارهٔ کار خانوادگی را بر عهده بگیرد و از مادرش نیز مراقبت کند.
"تب بستنی" داستان چهار زن در سنین مختلف را روایت میکند که در بستنیفروشی کوچکی به نام "تب بستنی" با یکدیگر آشنا میشوند. هر کدام از این زنان با داستانی منحصر به فرد، در این بستنیفروشی کوچک گرد هم میآیند و در مسیری از دوستی، همدلی و خودشناسی قدم میگذارند.
ابی پس از یک شکست، به یونان سفر میکند و با مادرش دیدار میکند. او در آنجا با تئو آشنا میشود و با هم یک رستوران راهاندازی میکنند. اما ابی در مورد ماندن در یونان تردید دارد.
سوجاتا (لال) عاشق همسایه خود، یک روحانی صوفی است، اما پدرش او را به یک ثروتمند در دبی شوهر می دهد. ده سال گذشته است و او فکر می کند که آن عشق را در گذشته خود رها کرده است تا اینکه یک روز تماس تلفنی دریافت می کند. شوهرش (راجیو) تصمیم می گیرد او را به روستا بازگرداند. آنچه در آینده پیش می آید، هسته اصلی یک عاشقانه موزیکال را تشکیل می دهد..
رئیس جمهور سابق، رابرت وینرایت، که کابوسهای بیامان مرگ زودهنگامش را به او نشان میدهد، روانپزشک سابق خود را به عمارت ییلاقیاش احضار میکند. روانپزشک متوجه میشود که این تهدید ممکن است واقعیتر از چیزی باشد که تصور میشد.
آشپزی زیرک با پنهان کردن هویت واقعی خود، در مسابقهای آشپزی شرکت میکند و مجذوب زنی میشود که او را با فرد دیگری اشتباه میگیرد. این سوءتفاهم، ماجراهای طنز و عاشقانهای را به دنبال دارد.
فریتز، جوانی تانگایی، در سایه ی میراث پدرش، بارون تو'آ، اسطوره ی کشتی، دست و پا میزند. او هم به طور مجازی و هم به طور واقعی، با مبارزه برای بازگرداندن کمربند قهرمانی دزدیده شده ی پدرش، راه او را ادامه میدهد.
تهیهکنندهای در برنامه صبحگاهی، با تصمیم به "مثبت گفتن" در سال جدید، با مردی که همیشه پاسخ مثبت میدهد، ملاقات میکند. این ملاقات، دریچهای به سوی بزرگترین داستان زندگی او و همچنین عشق او میگشاید.