جوی و اتان پس از تلاشهای بسیار برای حفظ عشق خود در برابر گذر زمان، دوری مسافت و همهگیری جهانی که موجب جداییشان شده بود، بار دیگر در کانادا با یکدیگر دیدار میکنند. اما این ملاقات، آنها را با حقیقتی تلخ روبرو میسازد: هر دوی آنها به طور جداگانه تغییرات بسیاری کردهاند.
وقتی جین در کلاس نهایی دانشگاهش مردود میشود، به خانه والدینش در کنار دریاچه برمیگردد و در آنجا با ضربه روحی گیجکنندهای که سال آخر تحصیلش را از مسیر خارج کرده بود، کنار میآید.
این داستان حول محور جنبش آزادیبخش حیدرآباد در سال 1948 میچرخد. تلاشها و مبارزات مردم تلنگانا در اوایل دوران استقلال را برای بازپسگیری دین و هویت خود در برابر ظلم و ستم نظامی و سیاسی به تصویر میکشد.
سگی رها شده در منطقه مرزی پونچ کشمیر توسط زوج بدون فرزندی به نام سرگرد بهارات کومار ردی از ارتش هند و همسرش ناندینی سرینیواسان ردی پیدا شد. آنها او را تروی نامیدند. این داستان درباره پیوند عشقی بین آنهاست.
داستان دو دوست است که برای پرداخت بدهی، در نیویورک به فروش مواد مخدر مشغول میشوند. آنها ضمن مواجهه با مشکلات عاطفی و یک رئیس خلافکار خطرناک، در نهایت فرصتی برای فرار پیدا میکنند، اما شاید برای نجات از این وضعیت، خیلی دیر شده باشد.
شانکار، سفری پرخطر را در هیمالیا آغاز میکند تا درمانی برای بیماریاش پیدا کند. اما در این سفر، گذشتهی فراموششدهاش نقش مهمی در شکلگیری آیندهاش ایفا میکند.
در قلب ریاض، جایی که ناامیدی و فرصت با هم برخورد میکنند، "مندوب" داستان جذاب فهد الغدانی را روایت میکند، مردی از نظر روانی شکننده که در مسابقه با زمان برای نجات پدر بیمارش است.
پیر، مهندس اهل پاریس، برای انجام پروژه ای راهی کوه های آلپ می شود. او که شیفته ی طبیعت بکر و زیبای آنجا شده، تصمیم می گیرد در ارتفاعات کوهستان چادر زده و مدتی از زندگی روزمره و ماشینی خود فاصله بگیرد.
گرالت، شکارچی هیولا، برای بررسی حملات ساحلی، درگیر نزاعی باستانی بین انسان ها و مردم دریا می شود که جنگی میان پادشاهی ها را در پی خواهد داشت. او باید این راز را قبل از شروع جنگ حل کند.
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award همچنین دریافت 34 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 153 جایزه دیگر.
"پسران نیکل"، بر اساس رمان برنده جایزه پولیتزر کولسون وایتهد، داستان دوستی قدرتمند بین دو جوان آفریقایی آمریکایی را روایت میکند که در کنار هم در یک مدرسه اصلاحی در فلوریدا، با مشکلات بسیار سختی روبرو میشوند.
مردی عاشق دختر رئیس خود می شود و دوستش را متقاعد می کند که به عنوان پدرش ظاهر شود تا برای ازدواجشان تأیید بگیرد که منجر به یک سری سوء تفاهم های خنده دار می شود.
بنجامین، دانشجوی دکترا بدون بورسیه، پیشنهاد تدریس قراردادی در یک کالج را می پذیرد. او بدون آموزش یا تجربه، در برابر یک نهاد تضعیفشده، با دشواریهای این حرفه آشنا می شود ...
خانوادهی فرال (Feral) تصمیم میگیرند که هنگام نقل مکان به خانهای در محلهای جدید، رفتاری عادی و دوستانه از خود نشان دهند و مانند دیگران باشند. فیلیمن، پسر این خانواده، با کامیلا، همسایهی جدیدشان، رابطهی صمیمانهای برقرار میکند. اما هرچه این رابطه نزدیکتر میشود، میل او به خون بیشتر شده و کمکم دیگر قادر به پنهان کردن ماهیت واقعی و متفاوت خود نیست.
اما شغلی به عنوان پرستار برای یک زن مسن سالخورده مبتلا به زوال عقل قبول میکند. اتفاقات عجیبی در خانه رخ میدهد. اما نمیداند که خانه یک راز وحشتناک را پنهان میکند.
زنی جوان که شغل استادی را بر عهده دارد، در زندگی مشترکش با چالشهایی مواجه میشود. در این میان، سرنوشت او را با مت، مردی از گذشتهاش، گره میزند. مت به طور اتفاقی وارد محوطه دانشگاه میشود و این دیدار، رویدادی تازه را در زندگی این استاد جوان رقم میزند.