اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
دوبلین، سال ۱۹۰۴. جیمز جویس با نورا بارناکل، خدمتکار هتلی که به تازگی از گالوی آمده است، صحبت میکند. نورا با صراحت و بیتکلفی خود جویس را مجذوب میکند و جویس خیلی زود او را متقاعد میکند که با او به تریست برود...
در حالی که تنها شش ماه از زندگی خود باقی مانده است، یک مرد 48 ساله (کوجی یاکوشو) ماموریتی را آغاز می کند تا دوباره با کسانی که به او ظلم کرده است ارتباط برقرار کند...
داستان فیلم درباره شخصی است که در نیویورک زندگی عادی دارد تا اینکه دوستش توسط اوباش بلغاری به قتل می رسد، حال او برای در امان ماندن از دست این اوباش به پاریس فرار می کند ...
یک برادر و خواهر ثروتمند قاتل های دیوانه هستند. خواهر مردان را به رختخواب خود می کشاند و برادر به آنها حمله می کند و آنها را می کشد. یک کارآگاه مأمور می شود تا قاتلان را بیابد ...
پس از ربوده شدن محمولههای طلا از یک شهر معدنی، سه Mesquiteers یک هواپیما میخرند تا طلا را به بیرون بفرستند. صاحب خط کشتیرانی گانگسترهای شرقی را وارد می کند تا آنها را خنثی کند.
یک شکارچی بریتانیایی که در آلمان تعطیلات خود را سپری می کند، "هیتلر" را در تیرس خود می بیند. او دستگیر شده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، اما موفق به فرار شده و به لندن بازمی گردد. اما ماموران آلمان به دنبال او رفته و...
ماتسوگورو یک راننده فقیر است که روحیه متحرک و رفتار خوش بینانه او را به محبوب شهر تبدیل کرده است. ماتسو به یک پسر مجروح به نام توشیو کمک می کند و توسط والدین پسر استخدام می شود...
والنتینو یک کلاهبردار است که با کوان، یک کلاهبردار دیگر، ملاقات می کند. آنها با هم نقش افراد مختلف را بازی می کنند و طرح های متعددی برای پول درآوردن می ریزند. در همین حال، گانگسترها هم طرح خودشان را دارند...
اتوبوسی از زنان در قسمتی دورافتاده از حومه کانادا سرگردان می شوند. همانطور که آنها در انتظار نجات هستند، زندگی خود را از طریق فیلمنامه ای عمدتاً تبلیغاتی منعکس می کنند...
هانری سوور، یک دامپزشک پنجاه ساله، توسط والدین، دوستان و روابط کاری خود مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. او با لوئیز در نرماندی می رود تا عشق کامل را زندگی کند. اما باز هم به نظر می رسد که مشکلات در انتظار اوست.
در شب سال نوی 1946، شیلا شوهرش بارنی را می کشد. او آرزو می کند که بتواند سال 1946 را مجددا باز گرداند و از اشتباهاتی که در طول سال مرتکب شده است اجتناب کند. آرزوی او محقق می شود، اما فریب دادن سرنوشت دشوارتر از آن چیزی است که او پیش بینی می کرد...